علی بیتاژیان | نوشتن از کاغذ تا کندو |قسمت دوم

 در قسمت اول گفتگو با علی بیتاژیان در مورد مشکلات چاپ کتابشان و دوره های داستان نویسی سوال کردم. در این قسمت در مورد باشگاه کتابخوانی کندو که به مدیریت ایشان شروع به کار کرده است، و همچنین تجربه ترجمه قرآن از ایشان سوال کردیم. پاسخ های علی بیتاژیان را با هم می خوانیم:

هنرلند در مورد تجربه ترجمه قرآن بگوئید. آیا آن را به چاپ رساندید؟

خب ، در دوره ای از زندگی آدم به شدت مذهبی ای بودم و همیشه این فکر با من بود که چرا نمی توانم با قرآن به عنوان اصلی ترین منبع دین مانوس باشم . علتش این بود که نمی فهمیدم که چه می گوید و این مشکل خیلی از مومنین بوده و هست .

من کامل کامل عربی نمی دانستم و نمی توانستم با متن اصلی ارتباط برقرار کنم البته با ترجمه های فارسی می شد این کار را کرد ولی آنها هم دارای این ایراد هستند که ترجمه سلیسی نشده اند و بیشتر تحت اللفظی هستند و کسی که آنها را مطالعه می کند با متن اصلی چندان ارتباط برقرار نمی کند . تصمیم گرفتم که برای خودم قرآن را ترجمه سلیس و روان کنم . به ترجمه های گوناگو ن مراجعه کردم ، به تفاسیر قرآن ، به شان نزول ها . سپس سوره به سوره پیش رفتم و ترجمه ها را با شرح و بسط و توجه به موقعیت نازل شده با روانی نوشتم . این کار ۴سال طول کشید . حسن بزرگش برای من این بود که قرآن را کامل کامل خواندم و شرح و بسط برای خودم دادم . این کار را برای دل خودم کرده بودم و برای چاپش هم اقدام نکردم البته شنیده بودم که اجازه چاپ هم شاید ندهند . البته تا کنون دوستان و اطرافیان از من می خواستند بهشان فایلش را می دادم .

 

برگ های سبز بید

هنرلند در مورد باشگاه کتابخوانی کندو برایمان بگوئید. آن را از چه زمان و با چه رویکردی راه انداختید؟

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

عامل بسیار مهمی که نویسنده را ارتقا می دهند این است که کارش مورد نقد قرار گیرد یعنی منتقدین و خوانندگان کار را به دقت بخوانند و نقاط مثبت را بگویند و همین طور نقاط ضعف کار را . اما باز همان طور که می دانید این اتفاق کمتر برای عموم رمان های ایرانی می افتد مگر رمانی که بسیار معروف و یا جنجالی شود .به طور معمول یا تعریف و تمجیدهای غیر حرفه ای ست یا سکوت مطلق و نویسنده معمولا ازبازخورد جدی کارش بی خبر است . برای این کانون که اسمش را گذاشتیم باشگاه کتاب خوانی کندو ، من شخصا عده ای از دوستان نویسنده و منتقد را می شناختم . سال پیش ازشان دعوت کردم که گرد هم جمع شویم برای همچنین کاری که ابتدا مخالفتهایی برای تشکیلش بود مثلا این که نویسنده کتابها برخورد شخصی می کنند و کار به جدل می کشد ولی این کار را شروع کردم و شکرخدا تا حالا که خوب بوده و عموم نویسندگانی که اعلام آمادگی کرده اند با سعه صدر به مطالب گوش داده اند . تاکنون ۶ رمان را مورد بررسی قرار دادیم و چند روز دیگر هفتمین رمان هم نقد خواهد شد. جلساتمان تقریبا ماهی یک بار برگزار می شده که احتمالا با توجه به استقبالی که از این کار شده دو یا سه هفته یک بار خواهد شد.

هنرلند بازخورد مخاطبان با رمان اولتان چگونه بود ؟

مجموعا راضی بودم مخصوصا همان طور که فرمودین رمان اول بود و برای مخاطبین نامی جدید محسوب می شدم . رمان عاشقانه ای بود که یک نویسنده مرد نوشته بود که روال نیست و معمولا این ژانر قلمرو نویسندگان زن می باشد برای همین حتما خواننده کمتر سراغ این کتاب می رفت ولی برخود خوانندگان جالب بود . سعی کرده بودم که صرفا عشق و عاشقی مطرح نشود و به محیط زیست و آدمهای اجتماع هم بپردازم و مخاطبین اثر به این موضوع توجه کرده بودند و این در چند جلسه نقدی که طی یک سالی که از چاپ این رمان گذشته و بازخوردهای مثبتی که داشته ام متوجه شدم .
برگ های سبز بید

هنرلند کار جدید در دست چاپ یا نگارش دارید؟

دو کار جدید دارم . یکی از کارها بن مایه طنز دارد و مجموعه ای از داستان های کوتاه مرتبط به هم است که می شود هر داستانی را مجزا خواند و می شود که مثل رمانی از اول تا آخر هم پیوسته خوانده شود . بخشهای زیادی از این کار نوشته شده و بعد از بازنویسی برای چاپش اقدام می کنم . کار بعدی که الان دارم می نویسم یک رمان است که طرحش را تمام و شخصیتها را هم مشخص کرده ام و یک فصلش را هم نوشته ام و خیلی بهش امید دارم که کار خوب و متفاوتی شود .

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 4 = 4