از آن هجده ماه و هفت روز در گفتگو با شهلا آبنوس

از آن هجده ماه و هفت روز نام رمانی است در مورد جنگ تحمیلی که در شش ماه به چاپ دوم رسیده است. هنرلند به همین دلیل مصاحبه ای اختصاصی با خانم شهلا آبنوس نویسنده کتاب داشته است که در دو بخش تقدیم حضورتان می شود.

گفتگو با شهلا آبنوس (بخش اول)

آناهیتا برزویی

هنرلند سرکار خانم آبنوس ممنون که دعوت ما را پذیرفتید، قبل از اینکه از رمان  « از آن هجده ماه و هفت روز » بپرسیم ، دوست داریم بیشتر از خودتان برای ما و مخاطبان عزیز سرزمین هنر( honarland.ir ) بگید.

.شهلا آبنوس هستم آبان سال ۱۳۴۱در شهر دزفول در استان خوزستان متولد شدم .کارشناس ارشد ادبیات فارسی ، دبیر ومدیر دبیرستان و بازنشسته آموزش و پرورش شهر تهران. در سال ۶۲ ازدواج کردم ثمره زندگی مشترکم دوفرزند پسر، یکی دکترای هوافضا و دیگری لیسانس حسابداری وسربازاست.همسری دارم مهربان که اگر نبود شاید روزگار طور دیگری برایم رقم می خورد

هنرلند نوشتن را از چه زمانی شروع کردید؟

نوشتن را از نوجوانی شروع کردم . اولین نوشته هایم در قالب شعر و داستان کوتاه در نشریه ها ازسال ۷۴ منتشر شد. کارهای تحقیقاتی در حوزه آموزش و پرورش هم انجام داده ام.

هنرلندتاکنون چه کتابهایی از شما به چاپ رسیده است؟

-تلخیص و‌چاپ سه کتاب همراه از مفاخر فارسی مثل اخلاق ناصری ، چاپ درسال ۷۳، همکاری در ویراستاری و تدوین زندگینامه شهدا،را در کارنامه ام دارم.
کتابهای مستقل :
– رمان: ستاره در آینه.نشرمعیار ۷۹
-مجموعه داستان کوتاه: بغض های قدیمی، معیار ۸۱
-مجموعه داستان کوتاه: خوابی که تعبیرش تو بودی: نگیما ۸۳
-رمان: دخترم عشق ممنوع ،آموت،سه چاپ۹۰/۹۱/۹۲،نامزد دوره پنجم پروین اعتصامی، نامزدهجدهمین جایزه فصل و یک عالمه هم جایزه و مقام ادبی از آموزش و پرورش…
– رمان« از آن هجده ماه و هفت روز »، برکه خورشید ۹۵

– رمان هوو،قراردادباناشر

-رمان دردست نگارش: کسی با من عکس نمی گیرد.

-هفت کتاب داستان کودک ،مجوزگرفته در نوبت چاپ حفظ آثارو ارزشهای دفاع.

 

هنرلند به چه کاری غیر از نوشتن مشغولید؟

الان تنها دغدغه ام خواندن ونوشتن است و البته توی پرانتز عرض کنم درس خواندن نیز.

هنرلند در کتاب اخیرتان که در کمتر از شش ماه به چاپ دوم رسید دغدغه تان جنگ بود. در مورد این کتاب توضیح دهید؟

جنگ یکی از دغدغه های مهم برای نوشتنم بود.زندگی من به جنگ گره خورده بود. در آرزوی رفتن به سال آخر دبیرستان و شوق رفتن به دانشگاه و برو بیای خواستگاران بودم که ، ناگهان درخت بخت آرزوهایم به آرزوی جاه طلب بعثی عراق گره خورد وروز اول مهر ماه سال پنجاه ونه به جای نشستن سرکلاس درس مجبور شدم به اجبار در بیمارستان دزفول به امدادگری وخدمت به مجروحین بپردازم. بعد از گذشت سال های سخت ، احساس می کردم باید ازاین بلای خانمان سوز بنویسم که اگر ننویسم به خودم ونسل بعد از خودم خیانت کرده ام. در قالب داستان کوتاه یا در رمان ضمنا اشاره به جنگ هم می کردم اما دلم راضی نمی شد. تااینکه تصمیم گرفتم رمان خاطره ای بنویسم با موضوع جنگ .هرچند یادآوری آن روزها برایم بسیار سخت و دردآور بود اماتصمیم گرفته بودم وبا تشویق ناشرمهربانم موفق شدم بعد از سال هااضطراب «از آن هجده ماه و هفت روز »به دنیا آمد.هرچند شاید بشود گفت یک از هزار را نتوانستم بنویسم و تحت تاثیر عواطف به آن شکل که می خواستم بشود نشد؛باز خدا را شاکرم که همین مورد توجه مخاطب قرار گرفت و بعد از شش ماه به چاپ دوم رفته .فکر می کنم مردم فهیم ما به خاطر قدردانی از ایثارگری آن سال هاست که حمایت می کنند و من نیز قدردانشان هستم.

خوابی که تعبیرش تو بودی
خوابی که تعبیرش تو بودی

 

هنرلند از نویسندگان کلاسیک و جدید ایرانی و خارجی کدامیک را می پسندید و بیشتر تحت تاثیر چه نویسنده ای هستید؟

شاید جوابم به این سوال حرفه ای نباشد اما باور کنید من عاشق خواندن هستم . از همه نویسنده ها می خوانم .ایرانی یا خارجی. کلا خواندن را امری مقدس می دانم. با تمام این احوال در سال های اخیر، سعی می کنم هدفمندتر بخوانم. به خاطرعلاقه ای که دارم، خیلی از داستان ها و رمان های جنگ را خوانده ام. همچنین معمولا از تازه های نشر در زمینه رمان وداستان کوتاه به خصوص از نوع ایرانی اش می خوانم. در ادبیات جنگ نگاه احمد محمودهم شهری عزیزم خیلی برایم مطلوب بوده و در زنانه نویسی از زمان های جوانی ام دوست داشتم رمانی مثل سووشون سیمین دانشور داشته باشم.از غیر ایرانی ها کوری ساراماگو و بیلاود تونی موریسن که اتفاقا تقریبا هم زمان در ایران ترجمه شدند را دوست دارم. کار جوان ها را هم می خوانم. نمی دانم خوب است یا بد ، تحت تاثیر هیچ کس نیستم.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 5 = 5