بانویی از اسلو | تئاتری در حسرت سینما

نقدی بر نمایش بانویی از اسلو

خلاصه داستان

بانویی از اسلو داستان نادیده گرفته شدن زنان، در جامعه ی مرد سالار فاسد است و درحالیکه آنها به اندازه مردان گناهکارند باید تقاص بیشتری پس بدهند.

شناسنامه نمایش

کارگردانان: مجید رحیمی جعفری ، علی اتحاد / نویسنده: مجید رحیمی جعفری / بازیگران: شهریار صیقلانی، نازنین فراهانی، سوگل قلاتیان، حسام منظور و پیام امیرعبدالهیان

 

بازیگران نمایش بانویی از اسلو

نقد تئاتر

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

سیر صعودی ولوله بلندگوهای پرصدای سالن حافظ با موزیکی ریتمیک که از هنگام پر شدن سالن تا شروع نمایش گوش تماشاچیان را نوازش میداد نوید یک اتفاق خوب را برای بهره بردن از زمان صرف شده میداد. نور قرمز بی رمق بر روی شهریار صیقلانی در حال مشت زدن به کیسه بوکس با هیکلی ورزیده فضا را عوض کرد و این فضا در هنگام دعوا با نورا ( با بازی نازنین فراهانی) و خواندن موزیک مرا در رابطه با خواندن” برداشتی از نمایشنامه خانه عروسک” دچار تردید کرد چرا که ذهنیتی که همیشه از هلمر و جایگاه و شان اجتماعیش از یک طرف و خصوصیات این شخصیت در ذهن داشتم با تیپ و قیافه و نوع بازی و گریم صیقلانی بسیار متفاوت بود البته که بعید نیست این ذهنیت حاصل از دیدن آنتونی هاپکینز و دیوید وارنر و تروور او و حتی خسرو شکیبایی در اقتباس های سینمایی و تلوزیونی این نمایشنامه باشد که البته این موضوع به خودی خودی در نگاه اول نه تنها نقطه ضعفی نیست بلکه چیزی فراتر از کلیشه هاست اما بالاخره باید در نظر داشت که گریم و سن و سال و حتی سایز، مکمل شخصیت و ابعاد آن است و طبیعتا یک شخصیت بنا بر جایگاه اجتماعی، شغل، سلیقه های فردی و نوع سبک زندگی خود مدل گریم و آرایش خاص خود را دارد که این موضوع در رابطه با هلمر نمایش بانویی از اسلو بسیار ناهماهنگ بود و ضعف های بسیار زیاد بازی بازیگر این نقش نیز این ذهنیت را تقویت میکرد که کارگردانان اثر در دوگانه ی بین یک بازیگر که بتواند مقداری هم بخواند و یک خواننده که بتواند مقداری هم بازی کند، دومی را انتخاب کرده اند.

نازنین قراهانی و شهریار صیقلانی در بانویی از اسلو

اکت های صوتی و نوری اما ویژگی مهم قابل توجه و لذت بخش نمایش بود که به نوعی حرکاتی ما به ازای فوتو کلیپ ها و ویدئو کلیپ های میانی فیلم ها بود به نحوی که ایستایی به یکباره ی صحنه، موجب توجه به صدای پخش شده میشد و نیز دقیقا پلی بود در میان گپ های موضوعی روایت داستان و اتفاقی برای تکمیل شخصیت های مختلف و ذهنیت هایشان. این نکته در کنار کارگردانی کار و هماهنگی صحنه ها و ویژوال افکت های صوتی و نوری در صحنه بدون شک مهمترین ویژگی نمایش و برجسته ترین وجه کار برای جذب مخاطب بود تا آنجا که سطح خستگی در تماشاچی تقریبا به چشم نمیخورد اما این نقاط دقیقا اتفاقاتی است که در ذهن تماشاچی عمیق آثار نمایشی یک سوال مهم ایجاد می کند و آن این است که تمامی تغییر های نسل جدید در تئاتر_که از قضا موجب جذابیت روز افزون تئاتر برای مخاطب نیز شده است_ قدم هایی در راه نزدیک شده به سینما نیست ؟! و حالا که سینما هست آیا تئاتر میتواند به حیات خود ادامه دهد ؟!


نمایش بانویی از اسلو پا را فراتر از اینها گذاشته و در تبلیغ خود، نمایش را ادای دینی به سینمای نوآر معرفی میکند و در جای جای فیلم سعی میکند از المان های اغلب میزانسنی فیلم های نوآر در نمایش استفاده کند و به هر ترتیتی یک اسکله ترتیب دهد و یا نورپردازی های لامپ های خیابانی را در صحنه خود جای دهد و اوج این اتفاقات را میتوان در پرده نهایی مشاهده کرد در جایی که هرکدام از شخصیت ها در چنین میزانسنی با نورهای موضعی گاه گاه توجه مخاطبین را به خود جلب میکردند البته بدون شک محدودیت های یک سالن نمایشی و حتی ویژگی های داستانی محدودیت های جدی در استفاده از المان های فیلم های نوآر برای صاحبان اثر به وجود آورده بود اما باز هم به نظر میرسد حضور المان های داستانی و گاه گاه فرمال فیلم های نوآر از جمله فیمه فتال، لامپ های نئون، خیابان و باران های فراوان در محدودیت های خاص نمایش عملا نقطه ضعفی برای این تشابه به نظر میرسد.

حسام منظور و سوگل قلاتیان در بانویی از اسلو

بانویی از اسلو با تمام جلوه های تصویری و صوتی اش و همچنین بازی خوب تعداد زیادی از بازیگرانش یک اثر روان از نظر روایت داستانی و تا حدود زیادی وفادار به اقتباس و نیز خلاق در این زمینه بود اما ضعف های متعدد ساختاری اش که بیشتر مربوط به امکانات و پتانسیل صحنه بود از آنچه انتظار میرفت ضعیفتر بود و همچنین نور نه چندان مناسب سالن را نیز باید به لیست افزود اما بانویی از اسلو بار دیگر این نظر را تقویت کرد تئاتر در ایران برخلاف روند جهانی خود تصمیم به ادامه حیات در سبک سیاق نمایشی کلاسیک خود با تغییرات گسترده گرفته تا هرروز بیشتر شبیه سینما شود.نور را در تاریکی محض سالن روی صورت بازیگر میندازد تا کلوز آپ داشته باشد، موسیقی مینوازد تا بتواند اثرگذار باشد، پرده روی سن می آورد و فیلم نمایش میدهد، فوتو کلیپ و ویدئوکلیپ را بازنمایی میکند، از سایه کمک میگیرد تا تنوع بصری ایجاد کند و ….
بانویی از اسلو روزهای پایانی خود را در سالن حافظ تجربه میکند و بدون شک اثری متفاوت و خلاق در تئاتر این روزهای کشور است.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 6 = 4