ارتباط بین هنرمند و سرمایه گذار هنری به عنوان کانال بازاریابی هنری – قسمت دوم

در قسمت اول آقای “بهنام زنده دل نوبری” پیش زمینه ای در مورد نگاه هنرمندان و بازاریابهای هنری در زمینه آثار هنری به ما دادند . اکنون در این قسمت به تقابل بین هنرمند و سرمایه گذار و رابطه صحیح آن میپردازیم. 

تولید اثر هنری شامل، خصیصه های ذاتی هنرمند با در نظر گرفتن فاکتور های تولید صنعتی و دیگر فعالیت های خدماتی به طور همزمان می باشد. تلاش هنرمندان به سختی قابل تعریف و اندازه گیری است. اما می توان تلاش هنرمند را از روی تعداد و نوع آثار ارائه شده اندازه گیری و ارزش گذاری کرد.
همچنین، تلاش فروشنده به معنی ایجاد راهکارهای تبلیغاتی و اطلاع رسانی و سازماندهی جلسات و دیگر اشکال ممکن برای ارتقاء سطح تولید و معرفی آثار هنری می باشد.
بدیهی است، تلاش های نا کارآمد ما بین هنرمند و فروشنده ی آثار هنری منجر به اختلاف میان آنها می شود. مطابق بررسی های اخیر دو نوع ادعاء از طرف این دو عضو کانال وجود دارد: هنرمند نمی تواند کار با کیفیت و به تعداد کافی ارائه دهد. و در مقابل فروشنده آثار هنری هم نمی تواند به خوبی کار هنرمندان را ترویج و معرفی نماید.


اقتصاد فرهنگی نشان می دهد که سهم تولید هنری از بسیاری جنبه ها مشابه با تولید صنعتی استاندارد است، و به طور همزمان خصیصه های ذاتی بسیار مهم و تعیین کننده می باشد. به طوری که نتایج توسعه داده شده توسط اقتصاد صنعتی را می توان به بخش های فرهنگی و با احتیاط گسترش داد. اگر هر یک از اعضاء به شیوه ای ناهماهنگ عمل می کنند، سیستم تولید – همه ی تلاش های هنرمند و فروشنده- برای کسب نتیجه، ناکارآمد خواهد بود. و هر یک از اعضای کانال تنها به حداکثر نتیجه خود خواهند پرداخت. در این حالت، وابستگی داخلی سیستم تولید پدید می آید.

ذکر چند نکته در مورد رابطه بین هنرمند و فروشنده یا سرمایه گذار هنری ضروری میباشد :
– اجتناب از معاملات و توافقات غیر رسمی و تعهدات اخلاقی مابین هنرمند و فروشنده.
– نقش فروشنده ی آثار هنری بسیار پیچیده تر از فقط فروش آثار هنری میباشد.
– تلاش فروشنده آثار هنری برای ترویج و تبلیغات باید بسیار چشمگیر و معنی دار باشد.
– از یک فروشنده ی آثار هنری انتظار می رود برای موارد زیر زمان بیشتری صرف کند: اول ایجاد اجتماعاتی از منتقدان، نویسندگان هنری، موزه داران و رسانه ها و همچنین برگزاری نمایشگاه ها و… و دوم  فراهم آوردن شرایط برای نمایشگاه موقت، ساخت کاتالوگ های بیشتر، شرکت در مبارزات تبلیغاتی در مجلات تخصصی و همچنین صرف زمان با مشتریان باالقوه در حوزه ی هنر.
– در مقابل فروشندگان نیز این حق را دارند تا به روی هنرمندانی که شایستگی ارتقاء دارند، سرمایه گذاری بیشتری کنند.

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

نتیجه گیری:
در نهایت باید پذیرفت در دنیای کنونی تا زمانی که هر یک از اعضاء دارای انگیزه ها و اهداف متفاوت هستند تولید هنری با استقبال عام و بازگشت سرمایه مواجه نخواهد شد. همچنین همه ی مراحل تولید باید با هدف پیشرفت هنرمند و تقسیم درآمد حاصل از فروش بین او و سرمایه گذار صورت گیرد.

حالت دیگری از تلاش هنرمند بدون دخالت فروشنده ی آثار هنری نیز وجود دارد. که اصطلاحا به آن “ادغام عمودی” گفته می شود. در این حالت یک هنرمند خودش به عنوان مدیر هنری خود عمل می کند. مانند اینکه یک نویسنده ناشر آثار خودش شود. و یا یک نقاش، فروش آثار خود را به عهده گیرد. که البته این مورد بسیار نادر و در عین حال برای هنرمند پر منفعت می باشد. و در شرایط خاصی قابل بهره برداری می باشد. در ادامه به بررسی شرایطی که هنرمند بتواند به نوعی ادغام عمودی دست یابد، خواهیم پرداخت.

منابع:
“University of Catania, Department of Economics and Business, Corso Italia, 55, 95129 Catania, Italy (Roberto Cellini , Tiziana Cuccia)”
Article history:
Received 12 November 2012
Accepted 12 December 2013
Available online 24 December 2013
www.ScienceDirect.com
www.wikipedia.org

ممکن است شما دوست داشته باشید
1 نظر
  1. ناشناس می گوید

    مبحث بسیار خوبی رو انتخاب کردید بانو فصاحت.ممنون

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 1 = 5