تأملی در سیر تاریخی داستان نویسی و اندیشه جهانی شدن به قلم حامد حبیبی-قسمت اول

داستان سرایی یا قصه گویی راهی برای آموزش زندگی به بشر و وسیله تربیت انسان برای بیان مهر و عاطفه و خشم و کینه و دیگر مسائل انسانی است. قصه بیان زندگی بشر در سیر تکامل تاریخی و شرح تحول تفکر انسان در اعصار و ازمنه است و قصه گویی نقل تاریخ و نشانگر تلاش انسان برای رسیدن به تکامل بی انتهاست.

 

۱-قصه گویی سحرآلود

در طول تاریخ از قصه گویی و داستان سرایی به عنوان ابزاری برای آموزش مسائل انسانی و معرفی و عرضه سبک زندگی و انتقال فرهنگ و تمدن و آداب و سنن استفاده می نمودند. امروز هم با وجود پیشرفت تکنولوژی و وسائل متنوع آموزشی، قصه گویان و داستان سرایان در مسیر تحولی خود، تکنولوژی روز را برای سرایش داستان ها و نقل قصه ها به خدمت گرفته اند، زیرا مهمترین ابزار در تمدن سازی محسوب می شود.

برخی سخنها اثر جادویی دارند و افسون هستند.[۱] گاهی کلمه سحر دارد و گاهی بیان سحرآلود است؛ گاهی قصه سحر دارد و گاهی قصه گو ساحر است. قصه گویان از دیرباز با کلام مسحور کننده و داستان هایشان تور سحر آمیزی می بافتند که به وسیله آن تمام تفکر و تخیل شنوندگان را در دام خود می گرفتند و به آموزش آنان و تربیت انسان تراز تمدن خود می پرداختند.

قصه گویی عمری به درازای عمر کلمه دارد. قصه جزئی از زندگی بشر بوده و قصه گویی از شیرین ترین سرگرمیهای او قلمداد شده و خمیر مایه داستان ها برگرفته از زندگی بشر است.

رواج قصه گویی به دوران ما قبل تراژدی و به عصر نوح نبی مربوط می شود. تقریبا می توان گفت این سبک از آموزش و داستان سرایی با توجه به اختراع لغت سامی که ریشه همه لغات است، برای اولین بار در شکل گیری تمدن بشری تاثیر چشمگیری داشت. این عصر نقطه صفر دوم تاریخ بشری است و نوح ابوالبشر دوم است. نوح برای بیان مفاهیم آموزشی و تربیتی و مسائل انسانی و تاریخ آباء و اجداد بشر از زمان آدم و حوا و هابیل و قابیل و خبر از آینده و آیندگان از روش قصه گویی استفاده می کرد. ساختار بیضی شکل کشتی او و نظم الوارهای داخلی ساختار کشتی شباهت زیادی به آمفی تئاتر[۲] دارد. عرشه کشتی به مانند سن و الوارها به مانند پلکانی مشرف بر سن هستند. البته سرقت ادبی هم از همان زمان در بین اجنه و نیروهای شر رواج پیدا کرد و زمینه الهامات شیطانی و پرداختن به اسطوره سازی در یونان باستان شد.[۳]
از نشانه های این سرقت ادبی اشاره به دوازده اسطوره و خدای یونان باستان است که در همه ادیان و صحف الهی؛ مانند مصحف نوح و تورات موسی[۴] و انجیل عیسی[۵] و قرآن محمد[۶] به وجود دوازده نقیب اشاره شده است. یا وجود پنج خدای اصلی از بین اساطیر یونان که تنها خدای زن هم یکی از آن پنج نفر است؛ و جالب که بشارت به پنج تن در ادعیه مصحف نوح[۷] و نیز در داستان های همه انبیاء و در مزامیر داوود و عهد عتیق و جدید وجود دارد. اینها نشانه های تمدن سازی برای آینده بشر است؛ تمدنی که شخصیت های تاریخی و اصلی آن را باید معرفی کرد؛ شخصیت هایی که آداب و آموزه ها و سیستم تربیتی اجتماعی و فرهنگ خاصی به آنان منسوب است و در واقع منادی یک نوع سبک زندگی و یک تمدن ویژه هستند. شخصیت هایی که اسم و رسمشان لوگو و مهر یک تمدن است.

ادامه دارد…

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

منابع و پاورقی ها:

[۱] ر.ک: بستانى، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدى، رضا مهیار (مترجم)، تهران: انتشارات اسلامی‏، ۱۳۷۵ ش‏ – طریحی، فخر الدین بن محمد، مجمع البحرین، احمد حسینى اشکورى (مصحح)، تهران‏: مرتضوى، ۱۳۷۵ ش

[۲] Amphitheater

[۳] ر.ک: پیتر کینگزلی، زوایای تاریک حکمت، دل آرا قهرمان (مترجم)، شراره معصومی (مترجم)، تهران: سخن، ۱۳۸۵ ش- قرآن کریم: سوره حجر، آیه ۱۸ و سوره صافات، آیه ۱۰ و سوره جن، آیه ۹

[۴] عهد عتیق؛ پیدایش، باب ۱۷، سفر ۲۰

[۵] عهد جدید؛ انجیل مرقس، باب ۳، سفر ۱۴ – انجیل لوقا، باب۶، سفر ۱۳ – مکاشفه یوحنای رسول، باب ۱۲، سفر

[۶] سوره مائده، آیه ۱۲

[۷] آوینی، مرتضی، مجموعه مقالات، توسعه و تمدن غرب، نوح نبی (ع) و تاریخ تمدن، به نقل از مجله «اتفاد نیزوب» شوروی که مربوط به گزارش باستان شناسان درباره کشتی نوح می شود و نشریه مکتب الاسلام نجف صص ۶۷۴ تا ۶۷۶

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 6 = 1