گفتگو با مهمان نوروزی هنرلند:سیامک گلشیری- قسمت دوم
در قسمت اول گفتگو، از آقای سیامک گلشیری در مورد رقابت کتابهای ترجمه کودک و نوجوان با کتاب های تالیفی نویسندگان ایرانی سوالاتی را مطرح کردیم که ایشان هم پاسخ های دقیقی به پرسشها دادند. و حالا در این قسمت ، ادامه گفتگو در همین زمینه با ایشان را دنبال میکنیم.
آیا انتشارات ها از از کتابهای کودک و نوجوان استقبال میکنند و در جهت معرفی و تبلیغ آنها تاثیر گذار هستند؟
همه این کار را نمیکنند. بعضی از انتشاراتیهای بزرگ تبلیغات گستردهای انجام میدهند. ولی این کار مداوم نیست، یا لااقل در بارهی همهی کتابهایشان این کار را نمیکنند. من تعجب میکنم که بعضی از ناشران میان کتابهای خودشان هم تبعیض قائل میشوند. اصلاً از چنین کاری سر درنمیآورم. یک بار با ناشری در بارهی کاری صحبت میکردم. احساس کردم از بعضی از کارهایی که درآورده راضی نیست. با اینکه آن کارها به گمان من آثار خوبی بودند و فروش خوبی هم داشتند. در این مملکت اتفاقاتی میافتد که واقعاً آدم از آنها سر درنمیآورد. البته بهخاطر این است که آدمها جایگاه واقعی خودشان را نمیدانند.
یک داستان کاملاً رئالیستی است و در یک شب اتفاق میافتد. معلمی کاری کرده که باعث اخراج دو محصل شده و آنها به فکر انتقام میافتند و باعث میشوند شبی بسیار پرحادثه بهوجود بیاید. شب ترسناکی که به گمانم خشونت زیادی در آن اتفاق میافتد، اما این رمان به گمانم خشونت است علیه خشونت. فکر میکنم یکی از تأثیرات داستان انتقام، بیزاری از خشونت باشد، خشونتی که این روزها در خبرها زیاد میشنویم.
در میان رمانهایم هر دو نوع کار را میبینید. اما اینکه نوجوانی داستان را از زبان خودش روایت کند، باز به این معنا نیست که حتماً رمان نوجوان است. شاید رمان بزرگسال هم باشد، درست مثل ناتور دشت. رمان آخرش میآن سراغم که از من در نشر چشمه منتشر شده، جنبههای رمان نوجوان دارد، اما به گمان من درر نهایت رمان بزرگسال است، هرچند بسیاری از نوجوانان هم آن را خواندهاند. من فکر میکنم مرز باریکی میان رمان نوجوان و بزرگسال وجود دارد. شاید در رمان نوجوان،، نویسنده بیشتر به حادثه بپردازد، اما ابعاد عمیق دیگری هم وجود دارد که از چشم نوجوان دور نمیماند. کمااینکه من فکر میکنم حتی کسی که رمان نوجوان مینویسد حتماً باید امروز به آن توجه کند. شخصیتهای عمیق قطعاً میتواند رمان نوجوان را بسیار پربار کند و درک عمیقی برای نوجوان داشته باشد.
این اتفاق همین حالا هم در بارهی بعضی از رمانها افتاده. نهتنها رمانهای خونآشام و بعضی از رمانهای دیگر من، که فکر میکنم چندتا رمان ایرانی دیگر هم هست که نوجوانان ایرانی این روزها آنها را باعلاقه میخوانند. فروش این رمانها مدام بهطرز چشمگیری هر روز بیشتر میشود و در آینده مطمئناً تعداد این رمانها بیشتر هم خواهد شد.
ادامه دارد…