ماجرای فیتیله ای :دعوای بزرگترها وسط بازی بچه ها

ماجرای فیتیله ای:دعوای بزرگترها وسط بازی بچه ها

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

      مجید حسینی:تهیه کننده ومجری رادیو

من یک آذری هستم ، یک روستایی ، هنوز با مادرم آذری حرف می زنم و با بعضی برادران و خواهرانم ، در تهران بزرگ شده ام ، هنوز محبوب ترین موسیقی مادرم ، مداحی های موذن زاده است و شعر حیدر بابایی که خود مرحوم شهریار خوانده ، کارشناس ناظر سازمان صدا وسیما هستم و گاهی برای نظارت بر برنامه های مراکز استانها به شهرهای مختلف میروم ، و همینطور کلاسهای کارگاهی در استانهای مختلف برگزار میکنم ، خیلی ها در رادیو مرا می شناسند ، بسیاری از برنامه سازان امروز رادیو شاگردان من بوده اند ، من یک شهروند عادی هستم ، آذری بودنم برای من یک امتیاز بزرگ داشته و آن اینکه با مجموعه ای از میراث فرهنگی پیشینیانم میتوانم ارتباط برقرار کنم ، مخصوصا وقتی به روستایمان میروم ، گرچه آنجا دچار یک دوگانگی فرهنگی می شوم ، روستایی پایتخت نشین که در خانه پدری در روستا همسایه اش چوپان است .
از اینکه توامان دو فرهنگ را میفهمم و در دو گونه ی زیست فرهنگی حضور دارم حس خوبی دارم و به همین دلیل در تمام فرصتها فرزندانم را که در تهران متولد شده و تحصیل کرده اند به روستا میبرم و با آنها به چوپان زحمتکش همسایه سری میزنیم تا یادشان نرود این مرد سیه چرده که بوی گوسفند میدهد یکی از مفید ترین شهروندان این کشور است ، او یک تولید کننده است در حالیکه من مصرف کننده ام ، خودش نمیداند چقدر آدم ارزشمندی است ، این را از خضوعی که نزد من دارد میفهمم ولی راستش من همیشه شرمی پنهان نزد او دارم ، لا اقل وقتی اقتصادی فکر میکنم ، او یک تولید کننده است ، و من مصرف کننده !
بچه های چوپان ده ما از وقتی صاحب یک تلوزیون دست دوم شده اند ، مشتری پر و پا قرص برنامه فیتیله بودند ، بنده های خدا نمی دانند عمو های محبوب فیتیله ای در چشم به هم زدنی با دنیای مهربان کودکی خداحافظی کردند و حالا باید با مسایل کلان امنیتی دست و پنجه نرم کنند ، بچه های چوپان ده ما نمیدانند زبان آذری چه فرقی با فارسی دارد ، اما غلیظ آذری حرف میزنند ، علیرضا پسر چوپان فارسی متوجه میشود ولی نمیتواند فارسی حرف برند ، درست برعکس سجاد پسر من که آذری متوجه میشود ولی نمیتواند حرف بزند . بازی کردن این دو پسر بچه که گاهی با هم از تپه ها بالا میروند و گاهی در آغل گوسفندان سر به سر گوسفندان میگذارند برایم جالب است ، آنها در دو محیط متفاوت با دو زبان متفاوت ، با دوسبک زندگی متفاوت ، با دغدغه های معیشتی متفاوت و تفاوتهای دیگر بزرگ شده اند اما به طرز عجیبی حرف هم را میفهمند و ارتباطی صمیمانه دارند . راستش از بازی علیرضا و سجاد فهمیدم با همه تفاوتها میشود
راستش از بازی علیرضا و سجاد فهمیدم ، با همه تفاوتها میشود مفاهمه برقرار کرد ، آنها آنقدر از بودن کنار هم حالشان خوب است که هیچوقت متوجه تفاوت زبانی شان نشده اند.
سجاد و علیرضا کوچکند ، اما دو شهروند فرهیخته اند که به زبان فطرت یاد گرفتند با هم باشند و از این کنار هم بودن ، داشته هایشان را هم افزایی کنند.سجاد و علیرضا هر دو عاشق فیتیله ایها بودند ، آنها که مخاطبان اصلی عموها ی فیتیله ای بودند حالا اصلا نمیفهمند موضوع چه بود ؟ شاید از نظر انها عمو های فیتیله ای آنقدر محبوب هستند که بشود راحت از کنار خطایشان گذشت ، علیرضا و سجاد با دو زبان وآذری و فارسی با عمو های فیتیله ای خوش بودند ،برای آنها لهجه های آذری و لری و شمالی و بندری و …نوعی ایران شناسی ساده محسوب میشد ، بازیگران محبوب بچه ها حالا بخاطر یک سوء تفاهم شده اند مخل امنیت ملی ، بیچاره بچه ها که از این واژه پردازی های بزرگتر ها چیزی متوجه نمیشوند .
فیتیله ای ها با لهجه های مختلف حرف میزدند تا به بچه های ایران زمین بگویند ، بچه ها همه دور همیم ، با هم شادیم و با هم یاد میگیریم ، اما حالا لابلای دعواهای بزرگترها بچه ها هم حساس میشوند ، اگر امروز فیتیله ای های محبوب بخشیده نشوند یا وجه المصالحه دعواهای امنیتی شوند ، به فرزندانمان چه رفتاری آموزش داده ایم؟ به آنها یاد داده ایم که منتظر و مترصد خطای هموطنانتان باشید ، به محض کوچکترین خطا ، روی دست هموطنتان هزینه های سنگین بگذارید حتی اگر سالیان متمادی به شما خدمت کرده و شما را شاد کرده باشند.
حالا دارم به این فکر میکنم که این بار اگر با سجاد به ده بروم ، سجاد و پسر چوپان ، علیرضا حرف هم را میفهمند؟ یا ابنکه ما به جای تفاهم با وجود تفاوت در زبان ، به آنها پر رنگ کردن تفاوتها را یاد داده ایم ؟

ممکن است شما دوست داشته باشید
2 نظرات
  1. عباس یاربی می گوید

    سلام وباتشکر بنده با این نوع نگاه شما مخالف هستم اینجا بحث اشخاص نیست بحث فرهنگ است بحث رسانه ای است که حکم دانشگاه را دارد وقتی مسولین نظام بی بندو باری حاکم بر جامعه را متاثر از ماهواره میدانند چرا عملکرد ضد فرهنگی وسوء مدیریتی خودشان را به رخشان نکشیم ؟ چرا برنامه های کودک شخصیتهایی که مینوانند برای کودکان الگو وجذاب باشند در انحصار یک مدیر وچند هنرمند باشد ؟ آیا در این کشور پهناور هنرمند دیگری وجود ندارد ؟

  2. زینب می گوید

    ضمن تشکراز نویسنده محترم این متن که خود آذری زبان هستند.من هم بانظر آقای حسینی موافقم ،وهم تاحدوی با نظر اقای عباس یاربی.برنامه های کودک مدتهاست بدون نظارت دقیق ازجنبه های تربیتی وروان شناسی کودکان ونوجوانان تهیه می شود وبوی پول وشهرت ازآن به مشام می رسد.برنامه فیتیله ای ها هم اشتباهات بارزی داشت که معلوم نیست چرا باآن اشکالات تا به حال روی آنتن می رفت وباز معلوم نیست چرا این همه این بار این اشتباه را بزرگ کردند ودراخبار سراسری توبیخ کردندو اخراج و…شاید بهتر بود بی سروصدا برنامه تعطیل می شد وعوامل آن تنبیه ریالی میشدند تااینکه این همه دشمنان وحدت ملی از پخش اخبار آن سواستفاده کنند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 1 = 1