مرگ برآمریکا با یک بمب عاشقانه | نقدهای کاربران هنرلند | فریده ذاکری
نقدی که خواهید خواند از مجموعه نقدهای ارسالی کاربران فرهیخته ی سرزمین هنر(Honarland.ir) که در ایام جشنواره فیلم فجر برایمان ارسال شده انتخاب شده است. شما هم می توانید نقدهای خود را برایمان به نشانی info@honarland.ir ارسال فرمایید.
مرگ برآمریکا با یک بمب عاشقانه
فریده ذاکری
(بمب یک عاشقانه)فیلم جدید پیمان معادی به دنبال یک شاعرانگی ویک عشق عمیق و یک عشق کودکانه زیرپوستی است که کودک عاشق باسادگی هرچه تمامتر برای ادامه جنگ و بمباران شبانه شهرش به خاطر دیدن هر روزه معشوق دعامی کند.
درحقیقت شاعرانه بودن (بمب یک عاشقانه) موجب شده روند فیلم آهسته پیش برود.تا جاری شدن آن حس را در قلبمان احساس کنیم که این کندی فیلم اصلاً اذیت کننده نیست .حتیصحنه های خشونت درفیلم مرا به یاد روزهایی انداخت که همگی خشن و عصبی بودیم و درمدرسه معلم هابه هر بهانه ای دانش آموزان را کتک می زدند حتی بیشتر از آنچه که در فیلم شاهد بودیم .
من به شخصه عاشق بازیگرکودک فیلم ارشیا عبدالهی شدم با آن میمیک زیبای صورت و نگاههای دلنشینش و درد سیلی که او خورد را با تمام وجودم حس کردم پیمان معادی در نشست خبری فیلم درباره انتخاب این بازیگر گفت ما از ۳۰۰ نفر تست گرفتیم ولی هیچ کدام آن که می خواستم نبود برای همین خودم به مدرسه ها می رفتم و در کلاسها می نشستم تا بالاخره او را پیدا کردم.
ارشیا پسر بسیار باهوش و خوبی است و از بودنش در فیلم خوشحال هستم. البته ارشیا خودش می گفت در فیلم «سرزمین کهن» کمال تبریزی هم بازی کرده است.
«محمود کلاری» فیلمبردارحرفه ای و توانمند سینما هم درنقش پدر «لیلا حاتمی» بازی داشت که ای کاش یک بازیگر حرفه ای این نقش حساس را بازی می کرد و کلاری همان محبوب همیشگی باقی می ماند.
وجوهی از فیلم وجود دارد که نویسنده آنها را تجربه کرده است سکانسی که برادری به خاطر برادرش درد را تحمل می کند از این جمله است.که همین درد آشنایی نویسنده در باورپذیری و همذات پنداری فیلم نقش شایانی داشت .
درباره بمب می توان گفت؛ فرم، شکل ساخت و کارگردانی و مضمون و خط روایی فیلم و نحوه تعریف داستان «بمب یک عاشقانه» یک پیشرفت چشمگیر برای پیمان معادی محسوب می شود.یک فیلم سرزنده و خلاقانه با فیلمنامهای منحصربهفرد که نظیرش در این سالها کمتر بر پرده ها ی سینما شاهد بودیم ومی توان گفت این را از تجربه کار با اصغر فرهادی دارد و ناگزیر در شکل نگاه به واقعیت متأثر از اوست وکمی تا قسمتی فرهادیسم شده.
اما «بمب یک عاشقانه» نشان میدهد که معادی شبیه به خیلی از کارگردانان جوان دیگر سینمای ایران به دنبال کپی کاری از روی دست او و اسلوب فیلمهایش نیست.
«بمب یک عاشقانه» بهخوبی نشان میدهد که نگاه معادی در فیلمسازی و سینما تا چه حد پختهتر شده است و حضورش در سینمای جریان اصلی آمریکا هم سبب شده تا قصه و پیرنگ را بیشازپیش جدی گرفته و به درد اکثر فیلمهای این روزها یعنی قصه زدایی دچار نشود.
هرچند فیلم معادی کماکان یک فیلم موقعیت محور محسوب میشود که داستان ویژه سروته داری به سبک کلاسیک قصهگویی ندارد اما کارگردان و فیلمنامهنویس اثر موفق شده از داستان کمرمق زندگی روزمره یک زوج جوان و فروپاشی تدریجی آن درگذر ازسختیهای جنگ تحمیلی، روایتی درهمتنیده و یکدست بسازد و با ترکیب بهجا و بهاندازهای از وجه تراژیک زندگی آنها و کمدی روزمره زندگی در آن سالها و سروکله زدن با بچههای مدرسهای، به یک ترکیب ویژه دست پیدا کند.
شوخی با دستمایههایی مانند سیستم آموزشی آن سالها، احساسات عمومی مردم و اقشار مختلف نسبت به جنگ، لحظات موحش آژیر خطرها و همنشینیهای شبانه در پناهگاه که در عین ظرافت و بامزگی در ترکیب ویژهای که به وقتش تماشاچی را می خنداند، موفق میشود تماشاگر را در لحظهلحظههای آن غرق کند. لحظهلحظههایی که احتمالاً برای کسانی که در تبوتاب جنگ بزرگ شدهاند یا جوانی کردهاند وجه نوستالژیک خاص تری ایجاد کند و بیشتر به دل هم نسلان من بنشیند.
بااین که متولد دهه ۶۰ هستم ولی بااین نقد میرمحتما فیلم بمب رو می بینم ممنون