مرگ در یازده سالگی | داود محمدی فرد

مرگ در یازده سالگی

داود محمدی فرد

مرگ در یازده سالگی عنوان مقاله ای از داود محمدی فر است که به مرور اجمالی یازده دوره جشن هنر شیراز پرداخته است. او در این مقاله با سیر تاریخی برگزاری این جشن از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۶ به عواملی اشاره می کند که باعث فروپاشی ساختار این جشن حتی پیش از وقوع انقلاب اسلامی شد.

در بخشهایی از این مقاله می خوانید:

جشن هنر شیراز مانند دیگر برنامه های پهلوی دوم ، پیشرو، بلند پروازانه و بدون توجه به شرایط و باورها و سنن و مذهب این سرزمین برپا می شد و گرچه هدفش را آشنا کردن هنر جهان غرب وشرق و ایران با یکدیگر قرار داده بود.اما از آنجا که استبداد آب سردی است که هر غذا و جشن هنری را از حیز انتفاع ساقط می کند.جشن هنر شیراز هم به عوارض همیشگی دایره بسته استبداد سیستمی گرفتار شد و بدون امکان سنجی و گرفتن بازخورد ،چون سیستم بسته ای دچار خود تخریبی شد.

فرخ غفاری
فرخ غفاری

فرخ غفاری و جشن هنر شیراز

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

به عنوان نمونه فرخ غفاری مدیر دائمی یازده سال جشن در مصاحبه با روزنامه اطلاعات در سال ۵۲ اذعان می کند که “جشن هنر به گذشته باز نمی گردد ” در سال ۵۴ در مصاحبه با هفته نامه تماشا شماره ۲۲۵ نیز اینگونه می گوید:

” شاید بتوان گفت امروز در بین پنج فستیوال جهانی تاتر و موسیقی جشن هنر شیراز یکی از آنهاست و این پیروز شاید به این دلیل بوده گردانندگان جشن از همان ابتدا تا حدودی گستاخانه و سریع حرکت کردند وهرگز کاری نکردند که تکرار مکررات باشد. باید بگویم متاسفانه در ایران واکنش بعضی از هنرمندان در برابر اتفاقات هنری به گونه ای است که کمتر منطقی است و این رفتارها واکنش هایی است که اغلب ناشی از بعضی انتظارات بجا ونا بجای آنهاست او ملاک انتخاب برنامه ها را ارائه کار سنتی جهان سوم و کار تازه جهان پیشرفته اعلام می کند همین برای گزینش ما کافی است و دیگر به این مساله توجه نمی کنیم که در این رهگذر توجه ما بیشتر معطوف به چه کسانی و یا چه قشری از جامعه بوده البته بیشتر توجه ما به سوی جوانان است و شکی نیست که هنر امروزی هنر گستاخ و هنر معاصر کارش به سوی جوانان است.”

مرگ در 11 سالگی
مرگ در یازده سالگی

از گفته ها پیداست که مهمترین اشکال جشن و عامل شکست آن بی توجهی به نقد، بی توجهی به زمینه و شرایط برگزاری (برگزاری جشن در ماه رمضان!!! سال ۵۶) و انتخاب برنامه ها ونگاه ایده آلی و برتری طلبی نسبت به جشن های هنری جهانی بوده ، گویی وظیفه ای بر دوش برگزارکنندگان بوده که از هر لحاظ در بین جشنواره ها برتر باشند.

شاید اگر اجازه نفوذ نظر و انتقاد از اهل شیراز و اهالی هنر به دایره فره ایزدی اوامر ملوکانه داده می شد. و سال به سال هنرها عریان تر و اروتیک تر و گستاخ تر نمی شد.و با احترام به احساسات و عقاید مذهبی ، همه با آرامش بیشتر به تماشای گفتگوی واقعی بین هنر شرق وغرب و ایران می نشستند. و زیبایی های واقعی جشن هنر مانند دایره نوازی فرنام، تار لطفی،علیزاده،بیگجه خانی ، صدای شجریان ،پریسا و اجراهای بیژن مفید ،علی نصیریان و… به آتش عریانی ها نمی سوخت…

متن کامل مقاله مرگ در یازده سالگی را می توانید در شماره ۳و ۴ فصلنامه سرزمین هنر

تلفن اشتراک و سفارش خرید فصلنامه سرزمین هنر : ۰۹۱۹۴۴۶۴۷۲

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

36 − 32 =