نقدی بر پوشش خبری درگذشت عباس کیارستمی

نقدی بر پوشش خبری درگذشت عباس کیارستمی

دکتر اکبرنصرالهی

در مورد مرحوم کیارستمی و افراد مشابه و پوشش خبر ها ی آن ها، بحث های مفصلی مطرح شده است ؛برخی دوستان به تاخیر در انتشار خبر درگذشت ایشان در شبکه خبر واکنش نشان دادند و انتقاد و تصریح کردند:این نشان دهنده کم و بی توجهی به فرهنگ است ؛ تعدادی دیگر به انتقاد از مواضع مرحوم کیارستمی ، انتشار سریع و اختصاص تایم بیشتر را ضروری ندانستند و گفتند از رسانه های طرفدار نظام انتظار نداشته باشید دغدغه‌های یه عده روشنفکر رو دنبال کنند ؛ استاد بیشتر دنبال ارزش‌های انسانی مورد پسند آنسوی آبها بود ؛خوب پوشش خبریش هم تقدیم به همان‌ها و طرفدارانشان. تعدادی دیگر هم بحث های حرفه ای و ارزش های خبری را یادآوری کردند .
صرف نظر از دیدگاه سیاسی و مذهبی و فرهنگی افراد ،سئوال اساسی این است آیا رسانه ها فقط باید خبرهای افراد همسو با خود را پوشش دهند یا حق مردم است در مورد افراد مشهور (شهرت منفی یا مثبت ) بدانند ؟
خبرهای افراد معروف مثبت و منفی بر اساس منطق،منافع و عقل رسانه ای و همچنین تجربیات قبلی، باید پوشش داده شود ؛ مردم علاقمند هستند در مورد آنان بدانند و رسانه های جمهوری اسلامی هم به همین دلیل با همه نفرتی که از جنایتکارانی مثل صدام داشتند ،خبر دستگیری و اعدام او را به فوریت و با حجم زیاد پوشش دادند . بدیهی است صرفا انتشار و پخش خبر به مفهوم اعتبارزایی برای افراد نیست اگر چه نوع تنظیم خبر و چگونگی پرداخت به خبرها،این ظرفیت را دارد.
بحث پرداختن و نپرداختن به خبر مرحوم کیارستمی من را به یاد خاطره ای در مورد طالبان می اندازد که نقل آن با وجود مشابه نبودن دو خبر و تحلیل های مرتبط ،شاید برای فهم موضوع مفید باشد؛ زمانی که طالبان کابل را اشغال کرد جانشین سردبیر اخبار شبکه دوم سیما بودم ، به دلیل اهمیت خبر و ضرورت سرعت انتشار آن که قابل مقایسه با آرایش رسانه ای الان نیست ،خبر را در چند سطر آماده کردم و قصد داشتم به گوینده برسانم که سردبیر وقت مانع شد و گفت مگر خبر خوشحال کننده است که با این شتاب می خواهید پخش کنید ؟
با احترام به نظر بزرگوارانی که نکاتی را در مورد ضرورت نداشتن سرعت در پوشش خبری مرحوم کیارستمی گفتند مشکل را در نوع نگاه و میزان تقید به حرفه ای بودن و توجه ناکافی به آرایش جدید رسانه ای و ویژگی ها و دسترسی های مخاطبان می دانم. مشکلی که پیش از این در هم در پوشش رویدادهای مشابه مثبت و منفی از جمله جشنواره اخیر کن دیدم. پیشنهاد می کنم یادداشت قبلی ام در خصوص جشنواره کن را مطالعه بفرمایید.

دوستی به من گفت: «این هیاهوها نباید مورد اعتنا باشد چراکه آقا کیارستمی نماینده فرهنگ خاصی بوده. ایشان قضیه فوت کیارستمی را با فوت دکتر شریعتی مقایسه کردکه عده ای به امام فشار آوردند که پیام بدهد ،اما امام خمینی فقط فقدان ایشون را تسلیت گفت این دوست نتیجه گیری کرد که کیارستمی که از دکتر شریعتی بزرگتر نیست.»
درپاسخ باید گفت شاخص های تولید و انتشار اخبار همسویی سیاسی ،مذهبی،فرهنگی خالقان خبر با رسانه نیست (اگر چه این عوامل تاثیرگذار هستند) به همین دلیل است خبر صدام،حمله به برج های نیویورک،جنایت،دستگیری و… در رسانه های حرفه ای پوشش داده می شود . به نظرم اینکه مرحوم کیارستمی چه تفکر مثبت و منفی داشت موضوع بحث نیست؛مهم این است که ایشان فرد شناخته شده و دارای ارزش خبری شهرت است .بنابراین مردم(دوستان یا دشمنان) دوست دارند در مورد اعمال و افعال افراد معروف بدانند . پخش خبر کارحداقلی مورد انتظار از رسانه است اما رسانه می تواند با دعوت از کارشناسان موافق و مخالف در برنامه زنده و یا مصاحبه و گزارش ایشان را نقد کند .در عین حال نباید از نظر دور داشت که بی طرفی در بسیاری از مواقع مابه ازای خارجی ندارد،جنسیت، ملیت، دین، گرایش های سیاسی و… موجب می شود همکاران رسانه ای بی طرف نباشند (در برخی مواقع هم نباید بی طرف بود ). در چنین مواقعی توصیه و تاکید می شود انصاف و القاء بی طرفی مد نظر قرار گیرد. در این خصوص تاکتیک های وجود دارد که باید استفاده شود تا رسانه آسیب جدی نبیند.

به عنوان مثال هفته گدشته شاهد حادثه تروریستی در ترکیه بودیم که با توجه به ساعت وقوع آن که بعد از ساعت اداری رخ داده بود،درباره عملکرد روزنامه های ترکیه در پوشش خبری آن صحبتهای زیادی مطرح بوده است. خبر تلخ درگذشت عباس کیارستمی را نیز می توان از همان زاویه بررسی کرد. این خبر بازهم مثل حادثه تروریستی فرودگاه آتاتورک زمانی مخابره شد که ساعت کاری برای روزنامه ها تمام شده بود و یا رو به اتمام بود. در حادثه ترکیه شاهد بودیم که اغلب روزنامه ها از پوشش خبری انفجار فرودگاه بازمانده و تنها چند روزنامه خبر آن را به عنوان تیتر یک کار کرده بودند. روزنامه های داخلی ما هم که این روز ها حال و روز خوشی ندارند دقیقا گرفتار مسئله ای مشابه شدند. اینگونه حوادث در دنیای رسانه ها و به ویژه مطبوعات را می توان و باید سنگ محکی برای عملکرد آنها محسوب کرد. بیشتر روزنامه های امروز ایران، از پوشش خبر درگذشت عباس کیارستمی بازمانده اند. اما در این میان روزنامه های ایران، هفت صبح،صبا و شرق، این خبر را در صفحه اول خود کار کرده و عکس یک خود را به آن اختصاص دادند، که هم به نوعی می تواند به امکانات این روزنامه ها(مثل چاپخانه اختصاصی) مرتبط باشد و شاید از آن مهمتر به میزان آمادگی نیروهای انسانی و روزنامه نگاران و قلم به دستان این روزنامه ها بستگی دارد.

اما حرفه ای ترین حرکت را از روزنامه «صبا» شاهد هستیم. «صبا» که روزنامه ای سینمایی است به خوبی اهمیت ماجرا را در درجه اول به عنوان یک رسانه و در مرحله بعد به عنوان یک رسانه تخصصی حوزه سینما درک کرده است. این روزنامه که در تصویر هم مشخص است، قبل از خبر درگذشت کیارستمی، مطالب،عکس و تیتر یک صفحه اول خود را آماده کرده است، حتی سرمقاله نیز نوشته شده است. اما با انتشار خبر درگذشت کارگردان معروف ایرانی نه تنها تیتر و عکس یک خود را تغییر داده بلکه سرمقاله دیگری با محوریت کیارستمی کار کرده و جایگزین سرمقاله قبلی کرده است. مصاحبه با کیایی به عنوان تیتر یک قبلی هم یک پله پایین تر آمده است، به این ترتیب نه مطلب قبلی که یک مصاحبه اختصاصی و تولید شده است حذف شده و نه از موضوع اصلی روز یعنی درگذشت کیارستمی بازمانده است. اهمیت و حرفه ای بودن عملکرد این روزنامه زمانی مشخص می شود شما به عنوان مخاطب روزنامه صبا، روزنامه محبوبتان را امروز بدون مهمترین خبر(حداقل در حوزه سینمایی) روی پیشخوان روزنامه فروشی ها می دیدید.

در این میان موضوع فضای مجازی و شبکه های اجتماعی حکایت دیگری دارد. مسأله سرعت و امکانات چندرسانه ای دراطلاع رسانی به عنوان یک مزیت شاخص از رسانه های نوین در پوشش خبری مطرح است .به عنوان مثال در مورد درگذشت مرحوم کیارستمی فعالیت جالب توجه همین وبسایت “هنرلند”  نشان می دهد علی رغم غیر خبری بودن این وبسایت، مجموعه مطالب منتشره  آن درماههای اخیر، از ساعاتی پیش از درگذشت ایشان تا زمان انتشار خبر فوت،پوشش مناسبی به واقعه در شرف وقوع داشته است. این پوشش نه در قالب خبر بلکه در قالبهای تحلیل مسائل مرتبط مانند اعلام نام این سینماگر مشهور در لیست آکادمی اسکار تا انتشار یک پوستر یا عکس یا زندگی نامه هنری ایشان خودنمائی می کند.

ممکن است شما دوست داشته باشید
1 نظر
  1. علی قمی می گوید

    سلام
    مقایسه دوست شما با کسی که در سال۱۳۵۶ فوت کرده و تاثیر گذاریش محدود به جغرافیا و زبان مشخصی هست، با کسی که دنیا آثارش را دوست داشت به نظر من کمی بی انصافی است.
    البته بنده در پوشش خبر فوت،اولویت را به شبکه های مجازی میدهم.وقتی صفحه اینستاگرام آقای جعفر پناهی را سیاه شد و کامنت های کاربران که حدس و گمان های خود می نوشتند، یکباره به فوت آقای کیارستمی رسیدند و اخبار به سرعت پخش شد.
    اما اینکه چرا آن را پوشش نداد حق با شماست و جای تاسف است که رسانه ی که عنوان ملی را یدک میکشد،مخاطبانش باید اخبار را از رسانه های خارجی دنبال کنند.
    الحق هم که چه خوب پوشش داد ساخت گزارش های حرفه ای و مصاحبه با سایر دوستان و همکاران وی و از همه جالب تر مصاحبه با آقای مجید مجیدی ،کسی که بعنوان فیلمساز ارزشی از او یاد میشود!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

+ 8 = 15