نقد فیلمهای جشنواره سی وچهارم فجر:خشم و هیاهو

خلاصه داستان :

«تینا» همسر «خسرو پارسا» خواننده مشهور پاپ پس از اطلاع از رابطه پنهانی همسرش با دختر دانشجوئی به نام «حنا» اقدام به خودکشی ناموفق می کند وپس از قطع نخاع ورفتن در کما به خانه بازمی گردد.«خسروپارسا» با آوردن «حنا » به عنوان پرستار خصوصی «تینا» با یک تیر چند نشان می زند، اما چندی بعد «تینا» در بسترش به طرز فجیعی به قتل می رسد و«حنا» به عنوان قاتل بازداشت واعدام می شود ؛درحالی که تا روز آخر مدعی بود که قاتل نیست.

شناسنامه فیلم:

«خشم وهیاهو»

کارگردان: هومن سیدی

بازیگران:طناز طباطبایی، نوید محمدزاده، سعید چنگیزیان، بهناز جعفری، رضا بهبودی، رعنا آزادی ور، بهزاد عمرانی

سایر عوامل:

تهیه کننده: سعید سعدی/ نویسنده: هومن سیدی/ مدیر فیلمبرداری: پیمان شادمانفر/ تدوین: هومن سیدی، مهدی سعدی/ موسیقی: کارن همایونفر/ مدیر تولید: کامران حجازی/ طراح گریم: بابک اسکندری/ طراح صحنه: محسن نصراللهی/ طراح لباس: رعنا امینی/ صدابردار: حسین بشاش/ دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: زینب نصراللهی/ عکاس: محمد بدرلو

نقدفیلم:

فیلمهائی مانند «خشم وهیاهو» درسینمای ایران زیاد ساخته می شود. فیلمهائی که دیگر دیدن آنها درجشنواره های فیلم فجر برای منتقدان به یک عادت گاه ملال آور تبدیل شده است. عشقهای ضربدری، رابطه های پنهانی، مردان زن دار و دختران جوان، فحشهای رکیک و اشارات جنسی چاشنی فیلمهائی اینچنینی هستند.

اما این بار کارگردان «اعترافات ذهن خطرناک من »دست به کار خطرناکی زده است. خطرناک از این بابت که  به عنوان سومین کار باید نشان می داد راه خود را درسینما انتخاب کرده است یا هنوز درحال تجربه کردن است؟

او پس از فیلم ۱۳ که روایتگر داستان نوجوانی ۱۳ ساله است که در سخت ترین سالهای زندگی پسران از لحاظ تربیتی  ،بر اثر جدائی والدینش دچار آسیبهای روانی ومتعاقب آن مشکلات اجتماعی می شود، دو سال بعد با فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» یک بار دیگر به جشنواره فیلم فجر باز می گردد با فیلمی متفاوت اما به نوعی با بن مایه روحی وروانی  .

او در سومین اثرش می توانست نوع دیگری به مسائل اجتماعی بنگرد اما این کار را نکرد و باز به داستانی پرداخت که به جز همین بن مایه روانشناسانه ،دو ویژگی مشترک دیگر داشت: یکی پرداختن به مسائل اجتماعی ،دیگری پایان باز یا نسبتا باز داستان.

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

شاید او سالهای بعد فیلمهای دیگری با مضامین دیگری بسازد اما این اثر در یک دوره متصل و پیوسته به هم نشان می دهد «هومن سیدی» راه خود را انتخاب کرده است. او فیلمسازی است با دغدغه های روحی و روانی در حوزه مسائل اجتماعی.

این که فیلمهای او به کدام ژانر تعلق دارد، وحشت یا جنائی چیزی را تغییر نمی دهد ،آنچه مهم است در هر سه اثر سیدی با موضوعهای اجتماعی مواجهیم که به لایه های پنهانی درونمایه نا شناخته انسانها نقب می زند . این دغدغه فیلمساز است که  انسانی را نمایش دهد که شناخت تمام ابعاد وجودیش و اعمال ورفتاری که بروز می دهد دشوار وپیچیده است خواه یک  نوجوان باشد یا شخصی که هویتش را گم کرده است و یااینکه هنرمند محبوبی که خودش را گم کرده است.

khashmohayahoo5

«خسرو پارسا» می تواند نمادی از انسانهائی باشد که یک شبه به شهرت و محبوبیت دست پیداکرده اند ،اما در ایجاد توازن بین موقعیت اجتماعی جدید با وجوه متعارف فرهنگی اجتماعی جامعه خویش موفق نیستند.او تنهاست نه پدری ،نه مادری نه برادریا خواهری؟در دادگاه هیچ کس با اونیست حتی پسر کوچکش که بازپرس پرونده میگوید او هم پدرش را دوست ندارد و او را درقتل «تینا» مقصر می داند.این همه بی ریشه بودن ممکن است در یک جامعه غربی عادی باشد اما در فرهنگ ایرانی چیز تازه یافته ای است که فیلمسازان جوان ما روی آن تکیه بسیاری دارند(فارغ از درست یا نادرست بودن آن). در این میان «تینا» و«حنا» وحتی پسرخردسالشان را می توان قربانیان این عدم توازن روحی و روانی شخصیت«پارسا» دانست هرچند خودشان نیز مقصرند.«تینا» به دلیل تصمیم ناگهانی برای خودکشی و «حنا» برای پاسخ به نجواهای اغواگرانه «خسرو».

موضوع برداشت فیلم از ماجرای غم انگیز مرحومه «شهلا جاهد» (همسر موقت فوتبالیست مشهور «ناصرمحمدخانی»که به جرم قتل مرحومه«لاله سحرخیزان» همسر دائمی وی اعدام شد )،آنقدر واضح است که ذکر آن را در تیتراژ آغاز فیلم ضروری می کرد.اما  آیا «حنا»  هم مثل «شهلا»دچار جنون آنی شده بود یا عالمانه و از روی حسادت رقیبش را به قتل رسانده بود و یا  به عشق «خسرو»  قتلی را به گردن گرفت  که مرتکبش نشده ،تا دامن خسرو از اتهام قتل پاک شود؟ ابهامات پرونده «شهلا» ازنظر افکارعمومی همچنان پابرجاست و این همان چیزی است که با علاقمندی های «هومن سیدی» در پایان نداشتن فیلمهایش سازگار است، هرچند بسیاری از تماشاگران این نوع پایان را نمی پسندند.

تغییر رنگ فیلم از میانه داستان نشان از پایان خوش آب ورنگ زندگی هنرمندی دارد که رو به اضمحلال است واستعاره از موقعیت ابهام آمیزی که در ماجرای قتل «حنا» اتفاق افتاده است.

دقت کارگردان در سکانس بازسازی صحنه قتل ستودنی است چراکه خشن ترین صحنه فیلم  را به خوبی فقط با روایت «حنا» از چگونگی ارتکاب جرم و بدون نشان دادن مقتول به خوبی به تصویر کشیده است. شرایط موجود در جامعه امروز ما که دچار ناهنجاریهای اجتماعی نظیر قتلهای خیابانی وخانگی به دست اشرار است ،جستجو گری در جزئیات دهشتبار قتلها را به شدت افزایش داده است تا جائیکه متاسفانه برای دیدن صحنه اعدام در ملأعام در سحرگاهان در میادین اجرای حکم حاضر می شوند و حتی ازاین صحنه ها فیلمبرداری می کنند وآ ن را منتشر می کنند.دراین شرایط سیدی ترجیح می دهد این صحنه را با نشانه ها به تصویر بکشد .کاری که متأسفانه در بقیه موارد به آن توجهی نکرده است.

صحنه هائی مانند کتک زدن «حنا» که مکرر تکرار می شود  یا خشونتهای لفظی و به کاربردن فحشها وکلمات نامناسب از جمله مواردی است که باید درآن تأمل کرد.

پخش صدای اذان در لحظات قبل از اعدام «حنا»، اگر نگوئیم یک ایهام مغرضانه یا عنادآمیز در ضایع کردن یک نوای ملکوتی در یک موقعیت خشونت بار است ،باید آن را کج سلیقگی کارگردانی دانست که برای تصاویر قتل «تینا» تمهید استعاره گونه ای  به خرج داده است .

khashmohayahoo6

«نوید محمد زاده» پس از بازی درخشانش در فیلم «عصبانی نیستم» این بار هم گام بلندی برای جایزه نقش اول مرد برداشته است.«طناز طباطبائی» گرچه بازی خوبی دارد اما ای کاش این نقش را از اول نمی پذیرفت ،چرا که بعد از درخشش خوبی که در «هیس دخترها فریاد نمی زنند»داشت ،ایفای نقش مشابه «شیرین» دراین فیلم گامی روبه جلو برای او محسوب نمی شود.دوباره دادگاه دوباره بازداشت ودوباره اعدام برای «طناز طباطبائی» درجا زدن در نقشی است که بار اول از عهده اش به خوبی برآمده است .این درحالی است که او استعداد زیادی برای نقشهای جدید وخلق شخصیتها وموقعیتهای بهتری رانیز داردکه باید ازاین پس با دقت آنها را مورد مطالعه قراردهد.

صدابرداری هم از نقاط قابل توجه فیلم است که نشان از تسلط «حسین بشاش »در کاری است که بر عهده گرفته است.همینطور نورپردازی وتصویربرداری فیلم.

به هرحال «خشم وهیاهو » پیش از آنکه نشانه ای از خلاقیت ونوگرائی در آثار کارگردان جوان ما باشد نشانه ای از تمایل او به ادامه روندی است که پیش ازاین در وانمائی ابعاد روانشناسی انسانها در موقعیتهای خاص اجتماعی تجربه کرده است ، بدون تداوم بلند پروازیهای این کارگردان خوش آتیه.

علیرضا دباغ/تهران/۱۵ بهمن ۱۳۹۴

ممکن است شما دوست داشته باشید
18 نظرات
  1. ماهداد توکلی می گوید

    ممنون ازمعرفى ونقد تان. ان طور که دستگیرم شد تقریبا به دیدنش نمى ارزد. اما چرا بعضى علاقه دارند نام فیلم ویا کتابى شناخته شده وگاه بسیارجدا ازهویت وموضوع ان اثراصلى انتخاب کنند عنوان بسیارمهم است چرا باید یاداور نسخه اصلى باشد.و بى شباهت به ان؟ شاید تنها شباهتى که کارگردان بارمان خشم وهیاهوى فاکنر برنده جایزه نوبل وپولیتزر یافته اند خشونتى باشد که فاکنر علاقه به نشان دادن ان داشت. ولى این دومورد کاملا ازدودنیاى دیگرند البته من این کاررانمى پسندم شاید ایرادى نداشته باشد.

  2. احدشاملو می گوید

    سلام جناب منتقدفیلم آفریقااولین فیلم هومن سیدی,بودواین فیلم که نقدش,کرده ایدچهارمین فیلم ایشان است محض,اطلاع عرض کردم.

  3. شایلین می گوید

    فقط میتونم بگم حیفففففففففففف وقت برای گذاشتن چنین فیلمی :))))))))))))))))))

  4. صبا می گوید

    برای من خیلی تناقض ایجاد شد .از این جهت که بالاخره قاتل کیسن؟انچه بر می اید قاتل “حنا” ست،ولی تیتراژ پایانیه فیلم که از اعترافش به قتل برمیگرده چی؟
    حالا گیریم “خسرو” قاتل بوده و تو اون ملاقاتی که جفتشون در جایگاه متهم با هم داشتن به این توافق میرسن که حنا قتل رو گردنً بگیره و در نهایتً خسرو رضایت بده و با اموال مقتوله متواری بشن.
    ولی مگر اون اتاق شنود نداره؟؟؟
    ار طرفی در زمان اعلام قتل تینا ،خسرو در مسیر فرودگاه بود.پس اینکه اون فاتل باشه نمیشه.
    نهایتاً برسیم به اینکه ایده قتل از خسرو بوده ولی فاعل حنا.که تو اتاق ملاقات به توافق میرسن که حنا اسمی از خسرو نیاره تا قضیه همونطور که در بالا اشاره شد تموم شه.
    ولی مگر اون اتاق میتونه شنود نداشته باشه!!!!
    و اون نگاه اخر متهمه:حنا،به بازپرس چی رو میرسوته.
    که ایا اون شنیده و فهمیده و حرفی نزده؟؟؟؟؟

  5. علی ایوبی می گوید

    متاسفم که افرادی بی استعداد در سینمای ایران با کپی برداری های ناقص و غلط از سینمای روشنفکری، با خودخواهی ابن چنین مزخرفاتی را به خورد ما میدهند و با شعور همه بازی میکنند. شما فیلم هنری و روشنفکری پیشکشت، اول یه داستان ساده رو یاد بگیر چطور باید روایت کنی بعد برو فیلم ته باز بساز آقای کارگردان!

    1. Mah sa می گوید

      توی همه ی سایتها این پیامو می ذارید درسته ؟؟؟ :))))

      شما ابتدا طریقه ی درست صحبت کردن با یک انسان دیگر رو یاد بگیر بعد برو سینما فیلم ببین! موفق باشی

      1. sheyda می گوید

        آره منم اینو تو چند تا نقد دیگه ام دیدم.:)))))))

    2. sea fire می گوید

      آقا به نظرم زیاد فیلم نبین، دنبال یه سرگرمی دیگه برای خودت باش

  6. رضوان می گوید

    فقط میگم که از وقت گذاشتن برای دیدن چنین فیلمی واقعا پشیمونم, حیف…
    واقعا ارزش دیدن نداره

  7. Anna می گوید

    من واقعا این فیلمو دوست داشتم دوست دارم باز هم این فیلم رو ببینم حیف که سالن های کمی به این فیلم تعلق گرفته بود

  8. مرضیه می گوید

    واقعا فیلم مزخرفی بود من که بعد فیلم با یه سردرد وحشتناک اومدم بیرون

  9. ayda می گوید

    به نظر من واقعا فیلم زیبایی بود. من تبلیغ های این فیلم رو ندیده بودم و اصلا اطلاعاتی از این فیلم نداشتم و به طور اتفاقی برای دیدن این فیلم به سینما رلتم از اواسط فیلم که همسر خواننده به قتل رسید فهمیدم که این فیلم زندگی سهلا جاهد و ناصر محمدخانی رو نشون میده. من پرونده شهلا رو سالیان پیش به طور جدی دنبال میکردم . حتی خونده بودم که روز ملاقات شهلا و ناصر بارون میبارید و بعد از اون ملاقات شهلا به قتل اعتراف کرد و قتل رو به گردن گرفت. دقیقا در فیلم هم ملاقات حنا و خسرو زرر بارون بود. پایان این داستان باید طبق نسخه ی اصلی میبود. شهلا و حنا بی گناه اعدام شدند فقط بخاطر اینکه طرف مقابلشون یه اسم و رسمی تو جامعه داشت. خیلی از هنرمندان و بازیگران از جمله خانم فاطمه گودرزی و … دنبال جلوگیری از اعدام شهلای نگون بخت بودند که متاسفانه نشد. حتما اقای سیدی هم این قول رو داده بود که روزی زندگی شهلا رو با نمایش بکشه

  10. مونا می گوید

    فیلم قشنگی بود..البته فقط قشنگ بود…دست تماشاچی به جایی بند نبود..از اول فیلم تا اخر تماشاچی در یک حجمی از اتفاقات بی منطق شناور بود..خیلی از صحنه ها کپی نا موفقی از فیلمهای دیگه بود..من بعد از تماشای فیلم دیگه بهش فکر نکردم چون ارزششو نداشت

  11. میرو می گوید

    فیلم خوبی بود فقط چرا باید زنی رو که تو کماست رو با چاقو کشت؟؟؟؟؟

    1. رها می گوید

      چون شوهرش ادعا میکرد که خانمش ۷سال پیش وکالت نامه ی تام داده به پدرش .و پدرش میخواسته مهریه شو و به اجرا بذاره

  12. ندا می گوید

    بله انگیزه قتل این جریان وکالت مربوط به ۷ سال پیش بود ولی فکر کنم منظور میرو این لود که چرا با چاقو؟ می تونست با دستکاری اون تحهیزات پزشکی انجام بشه اینطوری شاید اصلا کسی به قتل شک نمی کرد و فکر میکردن سهوا و به احتمال خیلی زیاد کار بچه پنج ساله باید باشه. فیلم بدی نبود من بدم نیومد ولی تو هر سایتی میرم می نویسن پایان باز در صورتی که اصلا پایان باز نبود و همه چیز مشخص بود نقشه قتل رو خسرو و حنا با هم میکشن درست همونجایی که می فهمن بابای تینا میخاد طلاق دخترش رو بکیره. جریان مسافرت رفتن و حتی خراب شدن ماشین تو راه فرودگاه می تونسته حتی ساختگی باشه. به هر حال پایان باز میل فیلم جدایی هست که واقعا مشخص نمیشه اون بچه چطور سقط شده یا پد بر ایر ضربه بدنش کبود شده یا… این فیلم رو فقط با کناز هم گذاشتن پلان ها کاملا میشه همه چیزش رو فهمید و پایان باز نبوده. فقط دو مورد یکی اینکه اون اتاق احتمالا باید شنود داشته باشه. که از قوانین من خبر ندارم اگر اینطور بوذ لابد اتاق شهلا و ناصر هم می تونست داشته باشه ولی نداشت و دوم اینکه خیلی ضایع بود انگشتر حنا در حین ارتکاب قتل تو خونه مقتوله پیدا بشه یه کم تصورش سخته که تو اون گیر و دار انگشتر از دستش در بیاد البته شاید واقعا برای دستش گشاد بوده!!! و البته یه چیز دیگه اکثر اتفاقا تو روزای سرد و برفی بود ولی اونجا که حنا با دوستاش تو کافه بودن رو پوستر تاریخ کنسرت فکر می کنم تیر ماه بود حتی موقعی که حنا اعتراف میکنه اونجایی که بازپرس کنار پنجره بود بارون میومد ولی تاریخ اعدام شهریور بود.

  13. ندا می گوید

    و البته یه موضوع دیگه . اینکه ظاهرا داستان فیلم اینطوری پیش میره که حنا و خسرو دارن جریانات رو از زاویه دید خودشون تعریف می کنن چیز خوبیه به شرطی که مثل داستان بوف کور یا لاست های وی از لینچ عینا یک چیز باشه با دو روایت مختلف . اگر این بود خییلی خیلی جالب تر میشد . ولی اینجا دو چیز کاملا متفاوت رو میبینیم مثلا نحوه اشنایی حنا و خسرو تا جایی که مخاطب دقیقا احساس می کنه که حداقل یکیشون دارن دروغ میگن. چنین دیدگاهی برای من وقتی جالب میشه که هر دو طرف دارن راستش رو میگن ولی هر کس از دیدگاه خودش. ظاهرا خسرو تو اعترافاتش سعی داشته خودش رو شخصیت خیلی خشنی نشون بده که شاید چیزی بوده که از لحاظ روانی دوست داشته که باشه ولی نبوده چون تو روایت هایی که از حنا داریم تا حدی شخصیتش ضعیف هم جلوه میکنه یا حداقل شخصیتش به اون قدرتی که خوئش از خودش روایت می کنه نیست

  14. فرناز می گوید

    من آخرش نفهمیدم کدوم ایندوتا (حنا یا خسرو ) راستشو میکفتن؟؟؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 2 = 4