نقد فیلم های سی وچهارمین جشنواره فیلم فجر:«ایستاده در غبار»

ایستاده در غبار-فتحی سینمائی درژانر دفاع مقدس

 

خلاصه فیلم

این فیلم زندگی احمد متوسلیان یکی از شخصیتهای اثر بخش در هشت سال دفاع مقدس را بیان می کند.از زمان کودکی تا زمان گم شدن در غبار.غباری مبهم در سال ۶۱٫او پس از اعزام به لبنان دیگر به وطن بازنگشت و بی گمان به شهادت رسیده است.در انتهای فیلم مادرش مانند تمام مادرانی که فرزندشان از جنگ باز نگشته هنوز چشم انتظار است!

شناسنامه فیلم:

نویسنده و کارگردان:محمد حسین مهدویان

بازیگران:هادی حجازی فر،امیر حسین هاشمی،ابراهیم امینی،فرهاد فداکار،عماد محمدی

سایر عوامل:

مدیر فیلمبرداری:هادی بهروز،تدوین:سجاد پهلوان زاده،طراح صحنه و لباس:محمد رضا شجاعی،طراح چهره پردازی:شهرام خلج،موسیقی:حبیب خزایی فر،طراحی،صدا گذاری و ترکیب صدا:مهرشاد ملکوتی،عکاس:سحاب زریباف،انتخاب بازیگران:ابراهیم امینی،مهدی زمین پرواز،طراح تیتراژ:حسین جمشیدی گوهری،جلوه های ویژه میدانی:ایمان کریمیان،مجری طرح:موسسه فردایی دیگر،جانشین تهیه کننده:امیر بنان،تهیه کننده:حبیب والی نژاد

محصول :سازمان هنری و رسانه ای اوج

images

نقد فیلم

هشت سال جنگ را تجربه کرده ایم و بارها و بارها در این مورد فیلم ساخنه شده است و ما دیده ایم و با آنها گریسته ایم و گاه خندیده ایم و گاه به افتخارش دست زده ایم.

اما فیلم ایستاده در غبار چیز دیگری است! اینکه یک فیلمساز فیلم اولی که اصلا دوران جنگ را تجربه نکرده،بیاید و فیلمی در مورد جنگ بسازد آن هم به این زیبایی و عظمت کار مهمی است.

محمد حسین مهدویان از نسل کارگردانان جوانی است که راهش را پیدا کرده و بر اساس…خود راه بگویدت که چون باید رفت….فیلمش از بخش نگاه نو به بخش سودای سیمرغ ،رفته است.فیلم او یک فیلم معمولی نبود فیلمی سخت و نفس گیر بود برای ساختن!

فیلمساز سخت ترین راه را برای فیلمسازی انتخاب کرده و بسیار هم در این راه موفق بود.اینکه توانسته بر اساس مستندات و تاریخ جنگ فیلمی بسازد که از اول تا آخرش حتی یک لحظه مستند نداشته باشد،این یعنی شاهکار! تمام صحنه های این فیلم بازسازی شده بود،آن هم با صداهای واقعی شخصیت اول داستان یعنی شهید احمد متوسلیان.

 

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

همانطور که در تیتراژ صدای سخنرانی هایی را از کاست می شنیدی و دستگاه ضبط و پخش کاست را می دیدی ،فیلمساز تمامی سخنرانی ها و صداهای مستند شخصیت اصلی فیلم را مرور و بررسی کرده و ذره ذره آن را بر روی فیلمش درست مثل یک تابلوی نقاشی رسم کرده بود.تحقیق وپژوهشی که بیش از دو سال به طول انجامید.(به گفته خودش).

کارگردان با استفاده از نگاتیو ۱۶ میلیمتری در روزگاری که همه چیز دیجیتالی شده است کارش را باور پذیر کرده بود با تمام سختی های این شیوه فیلمبرداری.

نقطه قوت فیلم،انتخاب بازیگرانی بسیار مشابه شخصیتهای واقعی بود که البته هر کدام در نقش خویش درخشیدند حتی اگر حضوری کوتاه و گذرا داشتند.اما بازی هادی حجازی فر در نقش شهید احمد متوسلیان بسیار ارزنده و قابل تامل بود،او توانست با تمرین و ممارست و بهره گیری از هدایت کارگردانی کار بلد،نقشش را به خوبی از آب در آورد.

صحنه سخنرانی در مسجد و گفتگو با همرزمانش در مورد آزادی خرمشهر،که از صدای اصلی شهید استفاده شده بود واقعا از صحنه های به یاد ماندنی این فیلم است.

بیننده حتی یک لحظه هم نمی توانست تصور کند که این صدا،صدای سالهای جنگ است و این تصاویر ،مربوط به امروز!

طراحی صحنه و لباس ،یکی از خاص ترین و ویژه ترین طراحیهای جشنواره امسال بود.محمد رضا شجاعی به درستی و دقت تمام ،کاری را انجام داده بود که بدون شک یکی از اولین کاندیداهای دریافت سیمرغ بلورین در این رشته خواهد بود.صدا گذاری و ترکیب صدا،جلوه های ویژه،انتخاب بازیگران و فیلمبرداری این فیلم بسیار شایان توجه بود.

image_13940726486_image_13940726945_321210_895

اما آنچه بیش از همه در ذهنها باقی خواهد ماند تسلط فیلمساز بر ابزار سینما و استفاده از تمامی تکنیکهای سینمایی در لحظه لحظه فیلمش بود. او در طول فیلم از نریشن استفاده کرده بود ولی از ابتدا تا انتهای فیلم ،نریشن گویی،بیننده را خسته نمی کردو حوصله را سر نمیبرد.

با توجه به اینکه من متعلق به نسلی هستم که جنگ را -آن هم در یک  شهر جنگ زده مثل (کرمانشاه)- تجربه کرده ام  ،اگر با دیدن این فیلم ذوق زده شوم خیلی عجیب نیست! و اینکه این ذوق زدگی در نوشته من هم نفوذ کند باز هم عجیب نیست، ولی برای من این عجیب بودکه نسل جدید و معاصری که در سنین جوانی بودند و در سالن سینما حضور داشتند ،پس از پایان فیلم ایستادند و به احترام فیلم ،قریب به پنج دقیقه دست زدند!!!

(ایستاده در غبار)توانست پیام هشت سال دفاع مقدس و جنگ تحمیلی را با زبانی تازه و شیوه ای نو به نسل امروز برساند و آنان را به واقعیتهای موجود در آن سالها پیوند بزندو این شیوه را به نام فیلمسازش، در تاریخ سینمای ایران ثبت کند!

به نظر من در یک کلام محمد حسین مهدویان در یک حرکت جانانه توانست تمامی سینماگران جنگ را دور بزند !!!

او از میدان مین های خنثی نشده (کهنه گرایی) عبور کرد و حرفی تازه را به روشی تازه تر بیان کرد.

حرفی تازه برای دیده شدن در جهان و جهانی شدن در سینمای جنگ!

کوتاه سخن اینکه همراه با تمام تحسین کنندگان این فیلم من هم در مقابل ایستاده در غبار می ایستم و کف می زنم.

سیمرغهایتان پیشاپیش مبارک.

آناهیتا برزویی نویسنده و تهیه کننده ارشد رادیویی

ممکن است شما دوست داشته باشید
6 نظرات
  1. بهداد بیرانوند می گوید

    عاای بود

  2. ستاره روشن می گوید

    با این امید که حسین مهدویان همین طور آروم و بی حاشیه و دقیق ادامه بده. آخرین روزهای زمستان نشون داد که یک فیلمساز پرحوصله، بی حاشیه، بی ادعا و محقق و نجیب داره میاد. امیدوارم سیمرغ و صد مرغ بلائی رو که بر سر حاتمی کیا آورد به سرش نیاره و همچنان بعد از فیلم دهم اش هم بشه بهش گفت زنده باشی دلاور!!

  3. ناشناس می گوید

    باید فیلمى دیدنى باشد ازاین منظر که ازپس این همه سال واین همه فیلم درباره
    جنگ وجنگاوران نگاهى جوان ونو ان را واکاویده است ممنون

  4. خاطره می گوید

    دوستان کتاب خیانت به فرمانده رو بخونین..درباره احمدمتوسلیان هست..بر اساس اون شواهد ایشون هنوزم زنده هستن و در زتدان های اسرائیل به سر میبرن و خیلی از اقایون مایل نیستن ایشون برگردن!!!!!!!!!!!واسه همینم برای برگشتنشون هیچ کاری نمیکنن..حالا به چه علتی نمیدونم..من از کارگردان این فیلم بسیار بسیار سپاسگزارم که پرونده ی این اسرای مظلوم رو دوباره به جریان انداختن..بعضی مسئولین بدانند نسل جوون به هیچ وجه از کنار ماجرای گم شده متوسلیان به سادگی نمیگذره..یا علی

  5. امین می گوید

    هنگامی که یک فیلم سعی دارد به صورت مستند به قهرمان داستان بپردازد می‌بایست تمامی نکات مثبت و منفی وی را باهم در نظر بگیرد .
    در فیلم ایستاده در غبار علی رغم اینکه در سه صحنه عمل کردن بدون بیهوشی ، نحوه ی برخورد حاج احمد با مجروح دشمن ، و حرص خوردنش بابت سهل انگاری فرد در بیمارستان به نکات مثبت یک قهرمان اشاره می کند اما در طول فیلم شخصیت حاج احمد را شخصیتی عصبی ودیکتاتور که بدون منطق تصمیم می‌گیری می‌کند نمایش می‌دهد برای مثال در دعوای حاج احمد با شهید وزوایی بیان می‌شود که “حاج احمد دوباره اشتباه کرد”.
    خلاصه اینکه در اوایل فیلم به ذهن متبادر می‎‌شود هیئت داوران جشواره فیلم فجر برای اینکه به فیلم بادیگارد جایزه ندهند و از طرفی به غیر انقلابی بودن متهم نشوند فیلم ایستاده در غبار را مطرح کردند. زیرا فیلم بادیگارد به مراتب از لحاظ انتخاب اسم، موسیقی، دیالوگ ها ، جلوه های ویژه، بازیگری از فیلم ایستاده در غبار قوی تر است.
    البته ایده استفاده از صدای واقعی افراد در فیلم ایده نو و قابل تحسینی است که کمکی به ارتباط بیشتر مخاطب با فیلم نمی‌کند و به قول آقای فراستی فیلم حسی را به مخاطب منتقل نمی‌کند.
    یا اینکه با نشان دادن قسمت کودکی وی و اینکه با پدر خود رابطه خوبی ندارد عملاً دلیل روانشناسانه ای برای برخوردهای تند و بدون منطق حاج احمد در آینده نمایش می‌دهد.
    به خصوص از قسمتی که حاج احمد در سخنرانی نماز جمعه بیان می‌کند که اعضای سپاه را باید مردم انتخاب کنند و باید مردم بدانند تمامی هزینه های سپاه به چه صورت خرج می‌شود بیننده متوجه می‌شود چرا شخصی مانند نیکی کریمی به عنوان داور ، این فیلم را تحسین می‌کند.
    برای مثال در فیلم اصلاً به هوش متوسلیان اشاره نمی‌شود و اینکه در دانشگاه در رشته برق دانشگاه علم و صنعت قبول شده یا محسن وزوایی دانشجوی شیمی دانشگاه شریف بوده گویی این دو از همه جا مانده و رانده وارد کارزار جنگ شده اند.

  6. shilla می گوید

    be nazaram film istadeh dar ghobar ghashang hastesh amma film badigard baiad ghashang tar basheh

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

80 + = 85